باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد ،
آنقدر که یکی از این شب های لعنتی آغوشش را برای من و یک دنیا خستگیم بگشاید ؛
هیچ نگوید و هیچ نپرسد فقط مرا در آغوش بگیرد
بعد همانجا بمیرم تا نبینم روزهای آینده را …
روزی که دروغ میگوید ،
روزی که دیگر دوستم ندارد ،
روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمی گیرد
و روزی که عاشق دیگری می شود..........
خدایا نترس...!
نه به گناه میفتی...!
نه به جهنم میری...!
من و تو به هم محرمیم... دستمو بگیر...!
اﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺗﻮ ﺭا ﻧﺪاﺭﻡ!
ﻧﺪاﺭﻡ ﻧﻪ!!
ﺗﻮ ﺭا ﻛﻢ ﺩاﺭﻡ...
ﻧﻤﻲ ﮔﻮﻳﻲ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ ﺑﻲ ﺗﻮ?
در ﺩﻧﻴﺎﻳﻲ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ?????!
ﺑﻲ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺗﺮﻳﻦ ﺑﺎﻣﻌﺮﻓﺖ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﺩﻧﻴﺎ.......