بسم ا... الرحمن الرحیم ـ والعصر...
بحث سوره والعصر قسمه. قسم به زمان! زمان اصلی ترین سرمایه انسانه. یعنی انسان تو بستر زمان خودشو پیدا میکنه و تمام حاصل زندگیش هم در نوع تجارتیه که با زمان انجام داده. قرآن قسم خورده به این زمان که: «ان الانسان لفی خسر». یعنی آدم ها در خسارتند.حالا فرق بین خسارت و ضرر چیه؟ چرا نگفته ان الانسان لفی ضرر؟ گفته خسر؟
خسارت در واقع از مایه ضرر کردنه... آدم خودش کم میشه نه اینکه سودش کم بشه، خودش کم میشه. «الذین خسروا انفسهم». بعد توی قرآن خسارت رو هم معنی کرده که خودشون خسارت میبینند. یعنی... اول انسان با فطرت پاک اومده بعد از ده سال، بیست سال، سی سال زندگی کردن؛ دیگه اون فطرت رو نداره. روحیه کنجکاوی قبل از دانشگاه داشته وقتی دانشگاه میاد بیرون هیچیش نمونده، قبل از اینکه وارد اجتماع بشه عشق به خدمت داشته ، بعد که وارد اجتماع میشه و با چهار تا مسئله برخورد میکنه، پشیمون میشه. اینا، خسارته. برای اینکه آدم بتونه با زمانش بهتر معامله کنه، بحثی که چند سال پیش هم مطرح میکردیم این بود که اول باید یک دقیقه رو بشناسیم. برای اینکه آدم بتونه از ارزشهای یک سرمایه بیشتر بهره مند بشه یکی از راه ها اینه که به ذره های کوچیک اون بیشتر دقت کنه. حالا توی بحث زمان میگن؛ ذرههای زمان هم مهمه! ..
یعنی اگه ماها ثابت کنیم که قدر زمان رو میدونیم اینو توی عمل باید. نشون بدیم. اگه یک نفر بیاد بگه سه چهار کیلو زعفرون، شما دو تا برداشت دارین: یا اینکه میگین طرف خیلی پولداره یا اینکه بین زعفرون و سیب زمینی خیلی فرق قائل نیست! یعنی خود نوع سنجش نشان از درک ارزشه! اینه که وقتی میخوان زعفرون فروشی ها، زعفرون رو وزن کنن پنکه رو هم خاموش میکنن.یا حتی دقتی که در وزن کردن طلا به کار میره همینطوره. به این خاطرآدمها زمانهاشون رو اینقدر کیلویی مصرف میکنن که ارزش دقیقه ها رو متوجه نشدن. پیشنهاد خیلی ساده ما این که اگر در شبانه روز 440 دقیقه بخوابیم میشه 7 ساعت و 20 دقیقه.
1000 دقیقش می مونه! این هزار دقیقه رو حداقل 10 تا کار یک دقیقه ای انجام بدیم: توجه یک دقیقه ای، سکوت یک دقیقهای، تفکر یک دقیقهای، حالا این یک دقیقه که میگیم سَنبُله دیگه!
ممکنه 10 ثانیه باشه، ممکنه 5 ثانیه و ممکنه هم 2 دقیقه! یک ایستی بزنیم ، قبل از خروج از منزل هدفگذاری کنیم.
همین الان توی این اردو... تفریح کردیم آب و هوا خوردیم. الحمدا... راه رفتیم. روحیمون واقعا باز شد. بازتر می شه!( با حضور آقای ولایتی!) از اینجا که میریم بیرون و می خوایم بریم خونمون، یک دقیقه فکر کنیم قبل از اینکه بریم...
خب! من امروز صبح یا از دیشب، از خونه اومدم بیرون، الان می خوام برگردم، با چه فرقی؟ فرض کنید دیروز یا صبح امروز یک باسکول اینجا بود ما رو وزن کرده. دوباره بریم بالای باسکول ببینیم فرقی کرد یا نه؟! و این فرق رو بیان کنیم. بین خودمون و خدا و این میشه شکر. هر شب می خوایم بخوابیم بریم بالای باسکول. دیشب 11:30 خوابیدم امشبم 11:30 می خوابم، 24 ساعت از عمرم گذشت. چه فرقی کرد؟ محاسبه یک دقیقه ای ، هدفگذاری یک دقیقه ای، از خونه می خوام برم بیرون، دنبال چی می خوام برم؟یک روش سنجش اینه که قبلش هدفگذاری باشه.
من فکر می کنم توجه به این دقیقه ها توجه به لحظه ها، توجه به ارزش یک دقیقه ها، می تونه بسیار کمک بکنه. راهشم خیلی ساده است. که آدم توجه کنه. یک حرفی رو می خواد بزنه، برای چی می خواد بزنه؟ خیلی خوبه فضای شوخی و مورد نیاز جدی ماست. آدمی که این فضای شوخی اش هم به کلاس درس تبدیل کنه جوکش هم می تونه به درس تبدیل کنه .
برابری زن و مرد به این معنی نیست که آن ها یکسان هستند. با قدرت گرفتن زنان در محیط کار اختلافات میان زنان و مردان در بین کارکنان جوان و حتا مسن نیز بالا می گیرد و ما متأسفانه باید شاهد این اختلافات در قسمت های مختلف سازمان باشیم. ازدفاتر تجاری گرفته تا کارخانه جات و میادین جنگ، امروزه که زنان در جلسات هیأت مدیره سازمان های بزرگ نیز اظهار وجود می نمایند و یا این که توانسته اند شرکت ها و سازمان های خود را تأسیس نمایند و به عنوان مثال نرخ زنان صاحب شرکت تا میزان ۱۰۳ درصد افزایش یافته است در ده سال گذشته، این تفاوت ها و اختلافات در بین گروه های مدیریتی سازمان های بزرگ نیز پدیدار شده است تحقیقات نشان می دهد که روش ها و متدهای زنانه و مردانه در راهبری می تواند مؤثر باشد یعنی هر دو روش دارای تأثیرکذاری خاص خود می باشد، اما وقتی ما آن ها را در کنار هم به مقایسه می گذاریم متوجه می شویم که روش زنانه راهبری سازمان ها دارای امتیازات بیشتری است.
تفاوت میان دو جنس زن و مرد ریشه در دو عامل تغذیه و طبیعت دارد و فقط نمی توانیم بگوییم که جامعه است که مردان و زنان را شکل می دهد بلکه عوامل زیست شناختی نیز در این میان دارای اهمیت گسترده ای می باشند. محققین تفاوت های فیزیولوژیکی متعددی را کشف نموده اند. در سیستم عصبی خانم ها و آقایان، به طور مثال مغز آقایان حدود ده درصد بزرگ تر از مغز خانم هاست اما زنان دارای سلول های عصبی فعال بیشتری در بخش های خاص مغز می باشند. زنان معمولا دارای بخش کورپوس کولوسوم (corpus collusum) بزرگ تری هستند. (کورپوس کولوسوم به گروهی از سلول های عصبی گفته می شود که ارتباط میان دو نیم کره مغز را یعنی نیم کره چپ و راست شکل می دهد )، این باعث می شود که زنان در انتقال اطلاعات از یک نیم کره به نیم کره دیگر سریع تر باشند. یعنی می توانند از نیم کره چپ مغز که بیشتر فعالیت های محاسباتی و حرکتی را انجام می دهند به همان اندازه استفاده نمایند که از بخش احساسی و بصری نیم کره راست استفاده می کنند اما آقایان معمولا تنها قادر به استفاده از نیم کره چپ مغز خود می باشند. با رشد دختران و پسران، ما شاهد شکل گیری شخصیت ایشان از طریق قواعد و قوانین اجتماعی و محیط اطراف می باشیم ولی این نوع جنس (زن یا مرد بودن) انسان می باشد که رفتار و حساسیت وی را شکل می دهد. کلام ما از آن جا آغاز می شود که ما در صدد مقایسه دو دیدگاه مدیریتی زنان و مردان برمی آییم. دیدگاه مدیریتی مردان یا همان دیدگاه فرمان و کنترل و دیدگاه زنان یا همان دیدگاه مدیریت مشارکتی و توافقی. دبرا بورل مدیر آموزشی مؤسسه مریخ – ونوس در نیویورک می گوید: مدیران زن معمولا اشتیاق بیشتری به ساختن دارند تا به بردن. زنان معمولا مایل به دست یابی و حصول توافق هستند و مایلند تا عقاید و نظریات دیگران را نیز بشنوند و بالعکس آقایان فکر می کنند اگر از دیگران راهنمایی بخواهند آن ها به عنوان یک رهبر ضعیف که از داشتن پاسخ های مناسب بی بهره است شناخته می شوند.
یکی از اصول مهم مدیریت زمان اصل ۲۰ - ۸۰ است، یعنی از %۲۰ زمان برای انجام %۸۰ کارهایت استفاده کن. موفقیت در مدیریت صحیح زمان وابسته به تشخیص کارهای مهم است. در این مقاله قصد داریم تا تعدادی از راهکارهای مدیریت زمان را به شما معرفی کنیم.
تعداد زنانی که در سالهای اخیر در کشورهای مختلف جهان به پستهای کلیدی دست یافتند رو به افزایش است. متخصصان عصبشناسی معتقدند توانایی مدیریت و رهبری در مغز زنان، در طول تاریخ تکامل گسترش بیشتری یافته است.
کسانی که معتقدند زنان مدیران بهتری هستند کم نیستند. عصبشناس معروف آمریکایی لوآن بریزندین Louann Brizendine تحقیقات مختلفی در مورد تفاوتهای رفتار اجتماعی زنان و مردان انجام داده است. این تفاوتها ناشی از تفاوتهای ساختاری است که در طول تاریخ تکامل در مغز زنان و مردان ایجاد شده است. بریزندین میگوید به عنوان مثال به جای یک جمع فکر کردن یا “ما-فکر کردن” رفتاری زنانه است.
در طول تاریخ در حالی که وظیفه مردان پاسداری از حریم خانواده و تأمین خوراک بود زنان یاد گرفتند که از بچهها و سالمندان مراقبت کنند و همزمان در شرایط مختلف با سایر افراد قبیله هم کنار بیایند.
عصبشناسان میگویند با اینکه شمار سلولهای مغزی زنان و مردان یکسان است، اما مغز زنان کوچکتر است. علت این تفاوت فشردگی سلولهای مغز زنان است. این فشردگی در عین حال پیشبینی و تحلیل رفتار زنان را سختمیکند. تحقیقات مختلفی که در این زمینه صورت گرفته نشان میدهد که زنان در مقایسه با مردان در شرایط یکسان از بخشهای بیشتری از مغز خود استفاده و با انعطاف بیشتری فکر میکنند.
اصول مدیریت دولتی